روند و تحرکات موجود در سوریه در ابعاد مختلف سیاسی و تحرکات بازیگران فرامنطقه ای و منطقه ای ابعاد جدیدی به خود گرفته است. در این میان تحرکات نظامی در ادلب و تحرکات سیاسی- امنیتی – اقتصادی در شرق سوریه دارای اهمیت به سزایی است. در واقع اکنون روند تحولات به گونه ای شده که عربستان و آمریکا در شرق سوریه وارد فاز اجرایی و بحران آفرینی شده اند و در شمال غرب نیز اکنون ارتس سوریه در حال عملیات نظامی علیه تروریست ها است که در همان منطقه نیز ترکیه با حمایت های نظامی از تروریست ها، رویکرد جنگ نیابتی را در دستور کار قرار داده است. اکنون این هم گرایی و موازی کاری به مرحله ای از هماهنگی رسیده که وضعیت موجود را در هریک از مناطق روندی تنش زا تشکیل داده است.
در رابطه با مباحث مربوط به شرق سوریه تحرکاتی اخیراً از سوی محور آمریکایی- سعودی در حال جریان است که دولت محلی یا نیابتی در این منطقه تشکیل شود. عربستان مسئول تشکیل و رهبری این شورا است. در مرحله اول اواسط خرداد سال جاری «ثامر السبهان» وزیر مشاور سعودی در امور خلیج فارس، «جوئل رابین» معاون وزیر خارجه آمریکا و «ویلیام روباک» سفیر سابق آمریکا در بحرین وارد دیرالزور در شرق سوریه شدند و با برخی از شیوخ و افراد سرشناس عشایر این منطقه نشستی برگزاری کردند. در مرحله دوم تلاشهای ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی برای ایجاد خودمختاری نیروهای دموکراتیک کُرد سوری در محور شرقی سوریه در حالی است که چندی پیش گروه معارض موسوم به «التیار العربی المستقل» (جریان عربی مستقل) با همکاری مشترک واشنگتن و ریاض در شرق سوریه تشکیل شد. مأموریت اصلی و اساسی این جریان تازه تأسیس، مشروعیت بخشیدن به تسلط کُردها بر مناطق شرقی سوریه است، به گونهای که خودمختاری آنها با اعتراضات شدید از سوی ساکنان محور شرقی مواجه نشود.
اکنون تشکیل این شورای قبایل در مرحله دوم خود است و تمرکز عربستان بر رهبران عشایر مناطق مرکزی و شرقی سوریه است. حال برای روشن شدن چند نکته پیرامون وضعیت و اهداف این کشورها وجود دارد تا بتوان از سناریوهای آینده آنها آگاهی پیدا کرد:
1- تشکیل شورای قبائل به منزله لایه دوم از لایه های حفاظتی آمریکا در شرق سوریه است. کردها مهم ترین هم پیمان آمریکا و عربستان در شرق سوریه هستند و منافع آنها در حمایت از این گروه تامین خواهد شد. پایگاه عربزبان «العربی الجدید» با انتشار مطلبی در این خصوص، تأکید دارد: «یکی از اهداف مهم ریاض و واشنگتن در شرق سوریه، ایجاد خودمختاری کُردهاست تا آنها به نیابت از آمریکا و سعودی، از منافع آنها در سوریه حفاظت و حراست کنند». به این نکته نیز باید توجه شود که تنها گروه نظامی که اکنون در سوریه از منافع آمریکا حمایت و پیروی می کند، کردها هستند و این گروه به محلی برای نفوذ و اجرای سیاست های آمریکا تبدیل شده اند.
2- شرق سوریه دارای منابع نفتی و زیرزمینی گسترده ای است که اکنون ماهیتاً در اختیار آمریکا و ظاهرا در اختیار کردها قرار دارد. یکی از دلایل حضور گسترده نیروهای آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی در این مناطق وجود منابع عظیم نفت و گاز است که واشنگتن به بهانه مقابله با تروریسم در لوای پایگاه های نظامی در منطقه حضور دارد.
3- شرق سوریه دارای چهار گذرگاه مهم است که از این مناطق دوتای آن در اختیار آمریکا(ربیعه و تنف)، یکی هم(بوکمال) در اختیار نیروهای مقاومت و دیگری نیز به علت صعب العبور بودن علنا محلی برای رفت و آمد نیست. این مبادی شرایط ورود نظامیان آمریکایی از عراق به سوریه و بالعکس را فراهم خواهد کرد و از سوی دیگر واشنگتن و ریاض دو هدف مهم دیگر را کسب خواهند کرد:
الف) مقدمات تشکیل شورای قبائل و دولت محلی یا نیابتی آنها فراهم خواهد شد؛
ب) لایه های پنهان داعش در مناطق صحرایی و خالی از سکنه بین دو منطقه عراق و سوریه همچنان به فعالیت های خود ادامه خواهند داد.
4- چهارم که شاید مهم ترین دلیل تشکیل همچین شورایی باشد، جلوگیری از کریدور تهران- بغداد- دمشق( یا همان کریدور تهران- مدیترانه) است. در رابطه با این موضوع باید به دو نکته اشاره کرد:
الف) از نظر آمریکایی ها کریدور زمینی ایران به مدیترانه از یکی از چهار گذرگاه عراق و سوریه میگذرد و تسلط بر آنها به منزله اولاً عدم ارتباط نیروهای مقاومت عراق و سوریه است و دوماً عدم رسیدن تهران به منفعت والایی همچون ارتباط مرکزیت به مرکزیت است. اینجاست که چرایی تشکیل چنین شورایی و حمایت از کردها برملا می شود. واشنگتن معتقد است که چنانچه ارتباط خود را با نیروهای کُرد در سوریه حفظ کند، این مسیر عملاً برای ایران بسته باقی خواهد ماند، اما اگر خروج آمریکا از سوریه این رابطه را تضعیف کند، «یگانهای مدافع خلق» (یپگ) به عنوان گروه اصلی شبهنظامی کُرد در سوریه-کرد ممکن است مسیر شمالی را برای ایران باز کند، چنانکه در سالهای ابتدای جنگ در سوریه با تهران و حکومت اسد همکاری کرده بود. در این مرحله آمریکا به دنبال راهحل جایگزین برای اجرای سناریوی دوم یعنی همکاری کردها با ایران افتاده است. در نتیجه تشکیل لایه دوم حفاظتی(شورای قبائل) در این مرحله راهکار آلترناتیو آمریکا برای مقابله با چنین کریدوری است.
ب) واشنگتن به خوبی فهمیده که کوتاه ترین مسیر و مقرون به صرفه ترین مسیر برای ارتباط ایران با دمشق، گذرگاه التنف است. این گذرگاه اکنون در اختیار آمریکاست و یکی از چهار گزینه موجود را کنسل می کند. از سه گذرگاه دیگر بوکمال، ربیعه، سنجار و تنف تنها بوکمال است که در اختیار نیروهای مقاومت قرار دارد. بنابراین در این مرحله باید بر روی بوکمال تمرکز کرد. در نتیجه راه جایگزین آنها چهار عامل است:
- به درگیری با نیروهای نظامی سوریه روی آوردند که این گزینه محتمل نیست؛
- از توان نظامی کردها برای تسلط بر منطقه استفاده کنند که بنابر وضعیت موجود کردها ودرگیری آنها با ترکیه در شرایط فعلی اقدام هجومی برای آنها وجود ندارد؛
- حمایت از داعش که این گروه نیز توان خاصی در مرحله فعلی ندارد؛
- حمایت از گروه های محلی برای تسلط بر این منطقه که از میان کردها و شورای قبائل، دومی بهترین گزینه است.
ج) واشنگتن و ریاض معتقدند که چنان چه ایران بتواند از این کریدور زمینی و از نقطه بوکمال استفاده کند، چالش گروه های مقاومت همین شورای قبائل می تواند باشد.
اما در این میان جای یک سوال باقی خواهد ماند که تشکیل چنین شورایی، آیا با موافقت کردها صورت گرفته و آیا کردها با چنین اقدامی موافق هستند؟
در رابطه با این موضوع باید گفت که کردها مخالفت خاصی با این موضوع ندارند و اکنون در بدنه گروه "قسد" شاهد همین قبائل مرکزی عرب هستیم. آن چیزی که فراتر از این موضوع است، واهمه آمریکا و عربستان از تغییر جهت کردها به سمت ایران ، روسیه و ترکیه است. مقامات ریاض و واشنگتن بر این باورند که در صورت عدم حمایت از کُردها در شرق سوریه، امکان اقدام ترکیه علیه آن ها وجود دارد و باتوجه به همکاریهایی که آنکارا با تهران و مسکو دارد، این احتمال وجود دارد که محور شرقی سوریه به طور کامل از دست برود و در نهایت کنترل آن با توافق سه جانبه ایران، ترکیه و روسیه، به دمشق واگذار شود. در نتیجه آمریکا با این اقدام خود علناً مواجهه خود را با ترکیه نیز آغاز کرده است و کردها را در این قضایا به عنوان سپر بلا استفاده نخواهد کرد.
ارزیابی نهایی
محور سعودی- آمریکایی که تمام تلاش خود را برای سرنگونی دولت قانونی سوریه به کار گرفت و اکنون نفوذ و حضور خود را محدود می بیند، روی به اتخاذ رویکردهایی ورای مسایل سیاسی و دیپلماسی آورده است. تشکیل نیروهایی به نیابت از آمریکا و عربستان و حمایت از لایه های پنهان تروریستی درکنار اقداماتی اقتصادی- امنیتی در جهت ایجاد تنش و نفوذ در سوریه، گوشه ای از اقدامات این چنینی است. این سناریوسازی و بدیل سازی از گروه ها توسط آمریکا ادامه خواهد داشت و منافع واشنگتن ایجاب می کند که برای ماندن در منطقه و داشتن جای پایی مستحکم از درهای اقتصادی و امنیتی وارد شود. در این میان عربستان با پشتیبانی مالی کمک شایانی به آمریکا در مسایل اجرایی کرده است.